بازخوانی مبانی اتحاد افق در اثبات اول ماه

بازخوانی مبنای اتحاد افق در اثبات اول ماه
پژوهشکده فقه و حقوق گزارش کرسی ترویجی «بازخوانی مبانی اتحاد افق در اثبات اول ماه قمری» این نشست روز دوشنبه 29/01/1401 به همت پژوهشکده فقه و حقوق با مشارکت مرکز همکاری‌های علمی و بین‌الملل در سالن شهید سلیمانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

در این نشست حجت الإسلام والمسلمین حبیب الله احمدی به عنوان ارائه دهنده و حجت الإسلام والمسلمین رضا اسفندیاری(اسلامی) به عنوان ناقد و حجت الإسلام والمسلمین دکتر محمد رشیدزاده به عنوان دبیر جلسه حضور داشتند.
در ابتدای جلسه دبیر جلسه ضمن معرفی اساتید جلسه بیان کرد: یکی از مسائل مهم در جامعه اسلامی مسئله رؤیت هلال است چون بسیاری از تکالیف شرعی در ارتباط با این مسئله است. جامعه اسلامی وظیفه دارد شرایط را به گونه ای فراهم کند تا همه مسلمانان بتوانند به تکالیف شرعی و دینی خود به خوبی عمل کنند. خصوصا در ماه مبارک رمضان، شوال و ذی الحجة این نیاز بیشتر حس می شود. در این جلسه بحث مبانی اتحاد افق توسط حجت الإسلام والمسلمین حبیب الله احمدی از اساتید مبرز حوزه علمیه قم ارائه و حجت الإسلام والمسلمین رضا اسفندیاری دانشیار پژوهشکده فقه و حقوق به نقد مطالب ارائه شده خواهد پرداخت.
 در ادامه حجت الإسلام و المسلمین حبیب الله احمدی به ارائه بحث پرداخت و بیان داشت: در بحث اتحاد افق لازم است چند مسئله مورد توجه قرار داده شود. مسئله اول اهمیت علم هیئت در بحث فقه الهلال است؛ در این علم بیان شده که خط نصف النهار کره زمین را به دو بخش نیمکره شرقی و غربی تقسیم می‌کند از اول بلاد غربی که اسپانیای فعلی است تا آخر بلاد شرقی یعنی چین و ژاپن و ... این مقدار از بلاد جغرافیایی اشتراک در لیل(هر چند به مقدار کمتر از یک ساعت باشد) دارند  و لذا با توجه به بحثی که خواهیم داشت روزه و عید در این سرزمین یک روز است. مسئله دیگر دیدگاه های مختلف در بحث رؤیت هلال است؛ در بحث رؤیت هلال هفت دیدگاه مطرح است و دیدگاه مختار بنده این است که اگر ماه در یک نقطه از نقاط طول جغرافیایی که اشتراک در لیل دارند دیده شود، شب اول ماه برای همه آن بلاد به شماره می رود.
استاد حوزه علمیه قم در تعریف شهر و ماه قمری بیان داشت: نکته دیگر معنای ماه است، ماه یک امر اعتباری محض نیست بلکه منشأ تکوینی دارد. آیه 9 سوره توبه «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُم‏» به منشأ تکوینی ماه اشاره دارد و اینکه ماه های قمری از ابتدای خلقت کره زمین آغاز شده است. تعریف شهر برگرفته از عرف است فقها هم در تعریف شهر اصطلاح خاصی ندارند بنابرین شهر یعنی فاصله زمانی لیالی بین الحدین. ابوتراب خوانساری در تعریف شهر می نویسد: «لا اختراع فیه للشرع بل هو کسائر الموضوعات العرفیة التی علق علیه الأحکام فالمرجع فیه لیس إلا العرف» نکته اساسی در این بحث این است که تحقق ماه یک پدیده آسمانی است نه زمینی و پدیده های آسمانی برای کره زمین یکسان هستند و نباید با طلوع و غروب خورشید و ماه و ستاره و... مقایسه شوند. چون آن ها پدیده ای ارضی هستند و به گردش زمین بستگی دارد لذا تفاوت بلاد در امور ارضی ناگزیر است. بین پدیده ارضی و سماوی نباید خلط کرد متأسفانه در فقه این اشتباه مسیر و خلط مبحث رخ داده است. در این بحث موضوع تحقق شهر است و رؤیت هلال در تحقق شهر هیچگونه موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد و اسهل طرق است. تحقق شهر به معنای خروج ماه از محاق(یعنی موضع تقارن ماه و زمین و خورشید که ماه قابل رؤیت نیست) است. با خارج شدن ماه از این تقارن، در یک فاصله زمانی خاص ماه قابل رؤیت است و این امری تکوینی است.
ایشان در ادامه به دلایل دیدگاه مختار پرداخت و اظهار کرد: با دیدگاه منتخب تعداد قابل توجهی از فقها همراهی می کنند و دلایل آن عبارتند از:
الف) پدیده سماوی بودن شهر که موجب می شود برای زمین تفاوتی نداشته باشد و این اتفاق بدون تفاوت بین بلاد رخ می دهد.
شب و روز هر کدام 24 ساعت است با چرخش یک دور کامل آن جمعا 48 ساعت پدید می آید. با پذیرش این دلیل سماوی، دیگر نیاز به نص نخواهی داشت با این حال به برخی نصوص اشاره می کنیم.
ب) برخی از آیات قرآن مانند تعبیر به «لیلة القدر» در سوره قدر که تای آن حکایت از وحدت دارد. در سوره دخان هم عبارت «لیلة مبارکة» اشاره به وحدت دارد.
ج) روایات مثل «الذی جعلته للمسلمین عیدا» یعنی برای تمام مسلمین جهان نه یک بلاد خاص، یا «المسلمون مجتمعون فی یوم» یا دعای سمات«وجعلت رؤیتها لجمیع الناس مرئا واحدا» تمام این ها دلالت بر یک روز واحد دارند. نیز روایتی که در خصوص مشکوک بودن روز بیست و نهم شعبان با اول رمضان سوال شده که تکلیف چیست؟ می فرماید «فإن شهد اهل بلد آخر أنهم رآه فاقضه» اگر مردم بلاد دیگر شهادت دادند که ماه را دیدند شما باید روزه این روز را قضا کنید. یعنی بلد خاص ملاک نیست و همه بلاد حکمی یکسان دارند. در روایت دیگر نیز چنین آمده است«لا تصمه إلا أن رآه فإن شهد اهل بلد آخر فاقضه» در روایت دیگری آمده است: فردی بعد از یک ماه از شام برگشته و عبدالله بن عباس از او می پرسد در شام چه روزی روزه شد گفت روز جمعه ماه دیده شد و معاویه حکم به اول رمضان کرد ابن عباس گفت ما در مدینه روز شنبه را اول ماه اعلام کردیم. ایشان می گوید ما حکم معاویه را معتبر نمی دانیم. استشهاد به این روایت این است که فاصله بین مدینه و شام خیلی زیاد است و سوال عبدالله بن عباس برای این است که اگر به طریق صحیح شرعی در شام اول ماه اثبات می شد او باید روزه روز جمعه را قضا می کرد. پس اتفاق افق مورد اتفاق همه بوده است. روایت دیگری هم داریم که اگر از ماه رجب و شعبان پنجاه و نه روز گذشته باشد رمضان فرا می رسد. نکته آخر این است که مردم برای اثبات اول ماه از مرجع خود سوال می کنند حال آن که امر موضوعی به عهده خود مکلف است اعلام عید معیار نیست مگر حکم حاکم باشد بنابرین احراز یا عدم احراز رؤیت ماه برای مکلف ملاک است.
سپس حجت الإسلام والمسلمین رضا اسلامی به نقد مطالب ارائه شده پرداخت و بیان داشت: در بحث رؤیت هلال سه بحث مطرح است: بحث اول اینکه اول ماه چگونه ثابت می شود؟ الان با توجه به امکاناتی که اهل نجوم و هیئت دارند هیچ خفایی در موقعیت قمر نیست. از نظر اهل نجوم دنبال ماه گشتن معنا ندارد. و با نرم افزارهایی پیشرفته خسوف صدسال آینده را با اختلاف یکصدم ثانیه می توان بدست آورد. حال چرا بین فقها اختلاف در بدایة الشهر است معلوم است شارع دخالتی کرده است چون اگر تکوینی محض باشد دیگر اختلاف معنا ندارد بلکه اگر به اهل نجوم بگویی موضع قمر مثلا در 14 فروردین در کجا قرار دارد دقیقا برای شما بیان می کنند منتها اگر بگویی آغاز ماه کجاست می گوید هر جا را که مبدأ قرار دهید همان اول ماه است، یا اولین لحظه خروج قمر از محاق و یا اولین لحظه قابل رؤیت بودن با ابزار و... را اعتبار کن، اهل هیئت می گوید هر جا را اعتبار کردی من موقعیت و منزل دقیق قمر را برای شما مشخص می کنم. بنابرین ابتدای ماه امر تکوینی محض نیست بلکه امری است که اعتبار در آن دخیل می باشد.
طبق نظر معروف بین فقها ملاک تحقق ابتدای ماه، رؤیت است. رؤیت اقسام مختلفی دارد؛ رؤیت بالمعنی الأعم، بالمعنی الأخص، رؤیت حسی با ابزار و مکبرات، رؤیت حسی بدون ابزار، رؤیت عقلی هم داریم که همان محاسبات نجومی است. این رؤیت چه رؤیتی است و اینکه چند نفر باید ببینند و این که رؤیت با ابزار باشد یا ... بحث دیگری است.
بحث دوم در خصوص موضوعیت و طریقیت رؤیت است؛ یعنی با توجه به تقسیمات رؤیت، سوالی مطرح می شود که رؤیت طریق است یا موضوعیت دارد؟ در گذشته مردم اهل محاسبه نبودند بلکه در شرع بیان شده که به افق نگاه کن اگر ماه را دیدی اول ماه است آنچه در روایات بیان شده رؤیت حسی بدون ابزار است که برای عموم مردم است. اما اگر رؤیت را تعمیم دهیم و بگوییم خود رؤیت حسی بدون ابزار موضوعیت ندارد بلکه رؤیت یکی از راه های اثبات بدایة الشهر است و اگر از راه دیگر نیز بتوانید اثبات خروج از حالت مقارنه کنید معتبر است لذا دیگر رؤیت موضوعیت ندارد. در این بحث یک خلط دیگر هم مطرح شده است چون می توان به اعتباری موضوعیت رؤیت را نیز مطرح کرد. به یک لحاظ رؤیت طریقیت دارد و به یک لحاظ دیگر رؤیت موضوعیت دارد. بعد از حل دو مسئله قبل، حال مسئله سوم این است که ملاک برای مردم سرزمینی است که ماه را دیدند یا برای مطلق بلاد؟ مدعای استاد احمدی در اینجا درست روشن نشده است. در اینجا بیان کردند که ماه قمری پدیده ای سماوی و تکوینی است. و تفاوت بلاد تأثیری ندارد. ولی جای دیگری بیان کردند که سخن اهل هیئت و نجوم را مطرح می کند زیرا در این صورت آن هایی که در هیچ جزئی از شهر با ما مشترک نیستند حتما روز ما با روز آن ها تفاوت دارد با این سخن شما دیدگاه اختلاف افق را پذیرفتید. حال آنکه اصلا ما با اتحاد و اختلاف افق کاری نداریم افق برای خورشید است و اختلاف افق در خورشید در قمر تأثیری ندارد و آقای خویی هم به این مطلب اشاره کرد زیرا در خورشید می توان وقت طلوع و غروب و زوال را در بلادها مختلف دانست چون همه برای یک روز است ولی قمر برای 30 روز است. بهتر بود استاد احمدی به این نتیجه می رسید که برخی مناقشات علما مناقشات لفظی و قابل جمع است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق در ادامه به اشکالات ادله بیان شده پرداخت و تأکید کرد: از مدعای شما دو چیز فهمیده می شود؛ یک بار بیان کردید که اگر در جایی هلال ماه رؤیت شد برای کل دنیا اول ماه به حساب می آید بعد از مدعای خود عدول کردید که اگر برای یک منطقه ثابت شود برای تمام نقاطی که در شب با ما اشتراک دارند هر چند به اندازه یک دقیقه باشد ثابت می شود. باید موضع و دیدگاه خود را مشخص کنید که کدام دیدگاه را می پذیرید. در اینجا می توان روی مبنای مرحوم خویی(ره) توجه کرد چون مبنای ایشان در رد مبنای کسانی نیست که اختلاف افق را معتبر می دانند، بلکه اتفاقا مبنای آن ها را اثبات می‌کند. در خصوص استدلال به سوره قدر و... می پذیریم که لیلة القدر یک شب است ولی اختلاف در همان یک شب است لیلة القدر ما با لیلة القدر جاهای دیگر فرق دارد. روایتی که دلالت بر وحدت دارد مانند «للمسلمین عیدا» یا روایت «فاقضة» این جا روشن است که انصراف به بلاد قریب دارد نه تمام بلادها که اصلا دسترسی به آن ها در آن زمان ممکن نبود. جناب آقای احمدی در صفحه 81 کتابش به تحریر محل نزاع پرداخت اما محل نزاع کامل بیان نشده است، سه صفحه از مرحوم نراقی و بعد از علامه حلی بیان کرد. باید بعد از نقل اقوال صور بحث ذکر می شد و محل نزاع تحریر و مشخص می شد. این سه بحثی که من به طور مترتب بیان کردم باید روشن می شد.
در ادامه از حاضرین جلسه حجت الإسلام و المسلمین خادمی کوشا مدیرگروه دانش‌های وابسته به فقه نکات و سوالات خود را به شرح زیر بیان کردند:
1.    سماوی دانستن پدیده بدایة الشهر نیاز به اثبات دارد و باید شاهدی از عرف برای آن ذکر شود.
2.    اگر موضوع عرفی است آیا شارع با بیان طریق رؤیت در مسئله عرفی دخالت می کند یا خیر.
3.    اشاره به نصوصی مانند فمن شهد منکم الشهر فالیصمه نیاز به توضیح دارد.
4.    در تعریف بدایة الشهر شما خروج از محاق را بیان کردید و حال آنکه عرف رؤیت را ملاک قرار می دهد.
5.    نظر شما با نظر آقای خویی تفاوت و افزوده ای ندارد.
سپس حجت الإسلام والمسلمین احمدی به پاسخ نقد و اشکالات بیان شده پرداخت و اظهار داشت: بحث تحقق شهر امری تکوینی است و یک مقام ثبوت و مقام اثبات داریم در مقام ثبوت بحثی نیست و منظور خروج از محاق است. اختلاف ها در بحث مقام اثباتی است که این پدیده سماوی چه زمانی اتفاق افتاده است. واین اختلاف ها ناشی از تفاوت برداشت ها است. در مورد رؤیت باید گفت رؤیت فقط طریقیت دارد و اینکه هم طریقیت داشته باشد هم موضوعیت اجتماع نقیضین است. رؤیت اسهل الطریقین است. گذشت 59 روز از رجب و شعبان شاهد بر این است که رؤیت انحصاری نیست بلکه احدی الطرق است. نکته دیگر اینکه اول ماه قمری از شب شروع می شود و هر مکانی که در لیل اشتراک دارند آنجا ابتدای ماه است و به خاطر این است که منشأ آن امری تکوینی است. در مورد تفاوت آراء مثلا کتاب حدائق اصلا زمین را کروی نمی داند و به خاطر مقایسه با طلوع و غروب خورشید این اشکال ایجاد شد. تجمیع نظرات مشکل است اما برای تقریب آراء به نظر من برگشت به نظریه منتخبی است که ذکر کردیم. اینکه بلاد قریبه در روایت ابن عباس ملاک باشد، درست نیست چون بعد از یک ماه بازگشت از شام از او سوال کرد یعنی بلاد قریب نبود و دلیل پرسیدن نیز این است که اختلاف بلاد شرط نیست. در مورد محل نزاع، کلام مرحوم نراقی کاملا وافی به مقصود است و به همین دلیل فقط به مطلب ایشان اکتفا کردیم و محل نزاع کاملا روشن است. در عبارت«من شهد منکم ...» در شهد دو احتمال وجود دارد: الف) حاضر باشد در مقابل کسی که مسافر است. ب) شهد یعنی رؤیت کند. قرینه و شواهد معنای اول را تأیید می کند. ضمنا مطالب ذکر شده از چهار جهت با مطالب آیت الله خویی تفاوت دارد:
الف) در دیدگاه مختار تمام نصوص حتی نصوص ضعیف نیز بحث شده است اما مرحوم خویی این کار را نکرد.
ب) به آراء مهم اهل سنت نیز توجه کافی شده است تا بین آرای مسلمین بتوان جمع کرد. و این مهم در تحقیقات مرحوم خویی نیست.
ج) آیت الله خویی تأکید به رؤیت با چشم غیر مسلح دارند حال آنکه به نظر ما رؤیت طریق است و اختصاص به چشم عادی ندارد.
د) به تمام سوالات و اشکالاتی که در مسئله رؤیت هلال مطرح است توجه کردیم اما مرحوم خویی بیشتر سوالات آقای حسینی طهرانی را پاسخ داده است.
نکته دیگر اینکه چشم مسلح با غیر مسلح تفاوت دارد و برخی گفتند پذیرش آن به معنای پذیرش خطای مسلمانان در 1400 سال گذشته است. این سخن درست نیست چون احتمال خطا در اماره همیشه وجود دارد.
در خصوص اینکه شارع در بیان رؤیت دخالت در مسئله عرفی کرده است یا خیر می گوییم شارع فقط در اثبات دخالت کرده است نه در ثبوت؛ یعنی شارع نیز بدایة الشهر را خروج قمر از محاق می داند اما در مرحله اثبات یکی از طرق را بیان کرده است.
در ادامه حجت الإسلام والمسلمین خادمی با توجه به پاسخ استاد احمدی افزود: طبق فرمایش شما رؤیت اصلا ملاک نیست. ضمنا شاهدی برای اثبات مدعای خود از عرف نیاوردید.
سپس حجت الإسلام والمسلمین اسلامی بیان کرد: شما شهر را امری تکوینی می دانید و مقام ثبوت را بین الحدین بیان کردید، حد اعتبار است یعنی تا اعتبار نیاید اصلا شهر محقق نمی شود شهر اصلا مقام ثبوت ندارد. مقام ثبوت و واقع همان منازل قمر است. کلام علامه طهرانی که شارع در برخی امور واقعی دخالت می کند و قیودی قرار می دهد کلام بسیار دقیقی است. ضمنا موضوع در اینجا عرفی محض نیست همانند مسئله بلوغ که عرفی محض نیست. نکته دیگر اینکه لیل و نهار پدیده ای است مربوط به شمس نه قمر ولی شارع گفته زمان خواندن نماز شب از نیمه شب شروع می شود. شب چیست تا نصف شب مشخص شود؟ اینجا باید اعتبار شود و امر تکوینی محض نیست. طلوع فجر هم تکوینی محض نیست بلکه اعتباری است. همه این نکاتی که بیان کردیم نشان می دهد شهر امری اعتباری است.
در خصوص رؤیت گفتیم می تواند هم طریقی هم اعتباری باشد؛ نکته اش این است که اگر امکان رؤیت بود ولی به خاطر ابر یا غبار و... رؤیت حاصل نشد در اینجا می گویند رؤیت حسی طریقیت دارد چون اگر ابر نبود امکان رؤیت بود و اینکه گفته می شود رؤیت ملاک است یعنی مرئی بودن قمر، طبق این بیان رؤیت طریقیت دارد. اما موضوعیت رؤیت در جایی است که بخواهیم بینه را جایگزین رؤیت کنیم، اینجا می گویند بینه هم به رؤیت بر می گردد چون باید ببیند تا شهادت دهد. در مورد روایتی که 59 روز گذشتن از ماه رجب و شعبان در آن مطرح شده است، نیز بستگی به اثبات رجب و شعبان با رؤیت دارد پس تمامی طرق به رؤیت بر می گردد و لذا می گویند رؤیت موضوعیت دارد. بدین طریق می توان بین دو اختلاف در رؤیت طریقی یا موضوعی جمع کرد. نکته آخر اینکه رؤیت بنابر آنچه ما بیان کردیم اماره نیست حتما باید از تولد قمر مقداری بگذرد تا ماه قابل رؤیت باشد.
حجت الإسلام والمسلمین احمدی در پاسخ به مرحله دوم اشکالات بیان داشت: بیان کردن حد منافاتی با اعتباری بودن ندارد. تحقق ماه ربطی به خورشید ندارد در قرآن آمده «یسئلونک عن الأهلة» یعنی از هلال سوال می شود نه خورشید. نکته دیگر اینکه در روایات آمده که اگر در بلاد دیگر دیدند شما روزه را قضا کن، همین نشان می دهد رؤیت موضوعیت ندارد وگرنه برای همان بلد رائی باید معتبر باشد نه بلد دیگر.
در پایان ارائه دهنده مطالب خود را بدین صورت جمع بندی نمود: اولا پدیده اثبات اول ماه امری سماوی است نه ارضی و به همین منظور تفاوتی بین شهر ها وجود ندارد، ثانیا رؤیت هلال در اثبات اول ماه قمری طریقیت دارد، ثالثا برای تقریب بین آراء مختلف به نظر می رسد بهترین راه حل، دیدگاه مختار است که اگر در نقطه ای از نقاط کره زمین ماه رؤیت شود برای تمام مناطقی که با این نقطه در شب ولو به مقدار کم اشتراک داشته باشند اول ماه ثابت می شود.
کلیدواژه: کرسی ترویجی، اثبات اول ماه قمری، اتحاد افق، رویت، طریقیت


 
 
امتیاز دهی
 
 


مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 143

آدرس: قم - میدان شهدا - خیابان معلم   پژوهشکده فقه و حقوق
تلفن: 371160 - 025  داخلی 1364
ایمیل: feqh@isca.ac.ir

ایتا
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

پژوهشكده فقه و حقوق
مجری سایت : شرکت سیگما